ششصد و هفتاد و یک
یادت نره از چه روزهایی گذشتیم، روزهایی که منتظر جواب رزومه بودم و یکروزی جواب اومد که رزومهم رد شده و نیرو رو گرفتن، وقتی فهمیدم که نیرو نیومده و دوباره ازم رزومه خواستن، فرستادن رزومه، وقتی برای مصاحبه تماس گرفتن، اون روزها و اضطراب و استرسی که کشیدم، مصاحبه دوم، اینکه فهمیدم از مصاحبه قبول شدم، و حالا داره چهارمین هفتهم تموم میشه...
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 22:33 توسط Sahra
|