با اینکه روز خوبی نیست ولی رو مود خوبیم. گرمای لطیف عصر تابستون با خورشید و نوری که دوس دارم. سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش رو میخونم. به کارهایی که ناتموم موندن فکر میکنم. به شکست هایی که باید جبران شن. به چیزهایی که باید برنامه ریزی کنم. قدم هایی که برا خودم برمیدارم.